کد خبر: 1231219
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
من و خواهرم خاطرمان جمع بود و نگران پدرمان نبودیم، چون او دوباره ازدواج کرد و از تنهایی درآمد. البته ما تلفنی با پدرمان و همسرش در ارتباط بودیم تا اینکه من چند روز قبل از امریکا برای دیدن پدرم و تعیین‌تکلیف برخی از اموال او به ایران آمدم. وقتی به خانه پدرم رفتم با صحنه عجیبی روبه‌رو شدم؛ مقدار زیادی از وسایل گرانقیمت و عتیقه در خانه‌اش نبود
 غلامرضا مسکنی 

جوان آنلاین:‌زن جوان پس از صیغه شدن با پیرمردان پولدار با همدستی مرد دیگری دست به سرقت‌های سریالی می‌زد که هر دو بازداشت شدند. 
چندی قبل مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از سرقت اموال قیمتی خانه پدرش شکایت کرد. 
وی در توضیح ماجرا گفت: «چند سال قبل مادرم فوت کرد و پدرم تنها شد. از طرفی هم من و هم خواهرم خارج از کشور زندگی می‌کنیم، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای پدرم پرستار خانگی استخدام کنیم. اوایل قبول نمی‌کرد و دوست داشت تنها باشد، اما یک سال قبل در حالی که ۸۰ سال سن داشت، بیمار شد و نیاز به مراقبت داشت و قبول کرد برایش پرستار خانگی استخدام کنیم. ابتدا زن جوانی را به عنوان مستخدم استخدام کردیم، اما او شب‌ها نمی‌توانست پیش پدرمان بماند، چون شوهر و بچه داشت و از آنجایی که خانه پدرم ویلایی و خیلی بزرگ است باید فردی به صورت شبانه‌روزی پیش او می‌ماند، به همین خاطر آن پرستار خانگی تسویه‌حساب کرد و رفت. پس از آن زن جوانی به نام شهین که دو فرزند دارد و از شوهرش جدا شده را استخدام کردیم، اما به خاطر اینکه محرم هم باشند و او بتواند کار‌های خصوصی پدرم را هم انجام دهد، تصمیم گرفتیم او همسر دوم پدرم شود، از این‌رو صیغه محرمیت خواندیم و علاوه بر مقداری پول، یک دستگاه خودروی پژو ۲۰۶ هم مهریه او کردیم.»

 میهمان سارق
شاکی ادامه داد: «من و خواهرم خاطرمان جمع بود و نگران پدرمان نبودیم، چون او دوباره ازدواج کرد و از تنهایی درآمد. البته ما تلفنی با پدرمان و همسرش در ارتباط بودیم تا اینکه من چند روز قبل از امریکا برای دیدن پدرم و تعیین‌تکلیف برخی از اموال او به ایران آمدم. وقتی به خانه پدرم رفتم با صحنه عجیبی روبه‌رو شدم؛ مقدار زیادی از وسایل گرانقیمت و عتیقه در خانه‌اش نبود و از طرفی وقتی به سراغ اسناد املاکمان رفتم، دیدم چند سند ملک که هر کدام بیش از ۷ میلیارد تومان ارزش دارد، داخل گاوصندوق نیست. خیلی شوکه شدم و فهمیدم اموال خانه پدرم سرقت شده است. وقتی با پدرم در میان گذاشتم، او گفت یکی، دو روز حالش خوب نبوده تا اینکه مردی میهمان آن‌ها شده و یک روز بعد هم فهمیده که همان مرد اموالش را سرقت کرده است. پدرم گفت مرد میهمان از بستگان شهین است و چند روزی میهمان آن‌ها بوده تا اینکه او و شهین را مسموم و بیهوش و اموالش را سرقت کرده است. آنطور که پدرم می‌گوید، پس از حادثه شهین با او تماس می‌گیرد تا اموال را برگرداند، اما او فقط خودروی شهین را برمی‌گرداند. من الان به همسر دوم پدرم مشکوک هستم و احتمال می‌دهم او با سارق همدست است و نقشه سرقت را او طراحی و با همدستی مرد دیگری به عنوان میهمان اجرا کرده است.»

 جدایی 
با شکایت مرد جوان، پرونده برای رسیدگی و شناسایی سارق به دستور بازپرس دادسرای ناحیه ۳۴ در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. 
بررسی مأموران نشان داد شهین از مدتی قبل با مرد جوانی به نام سیروس ارتباط تلفنی دارد. همچنین مشخص شد سیروس چند باری هم به خانه پیرمرد پولدار رفت و آمد داشته است. بدین ترتیب مأموران در نخستین گام از شهین تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: «شوهرم مردی بیکار و بی‌عار و همیشه دنبال خوشگذرانی بود. از زندگی با او خسته شده بودم و با اینکه دو دختر نوجوان و خردسال داشتم از او جدا شدم. دختر ۱۵ ساله‌ام معتاد به شیشه شد و مشکلات مرا بیشتر کرد. زندگی‌ام روز به روز سخت می‌شد و نیاز به سرپناهی داشتم تا همراه فرزندانم در آنجا زندگی‌ام را ادامه دهم. مدتی قبل از طریق آگهی متوجه شدم پیرمرد پولداری نیاز به مستخدم دارد. وقتی با فرزندان او که خارج از ایران زندگی می‌کنند، صحبت کردم مرا به عنوان همسر دوم پدرشان قبول کردند و حتی برایم مهریه هم در نظر گرفتند. آن‌ها دخترم را برای ترک به کمپ بردند و من همراه دختر خردسالم با پیرمرد پولدار زندگی‌ام را شروع کردم.»

 عروس هلندی
متهم ادامه داد: «من عاشق عروس‌هلندی بودم و مدتی قبل عروس‌هلندی از مرد جوانی به نام سیروس خریدم و از آن روز به بعد با او آشنا شدم. او همسر داشت و با مشکل مالی روبه‌رو شده بود و از من خواست مدتی با همسرش پیش ما زندگی کند. خانه ویلایی پیرمرد پولدار بزرگ بود و اتاق‌های زیادی در اطراف باغ داشت، پیشنهاد او را قبول کردم و به شوهرم هم گفتم سیروس از بستگان من است. او شب حادثه همسرش را به خانه یکی از بستگانش فرستاد و من و شوهرم را با آبمیوه مسموم، بیهوش کرد. وقتی به هوش آمدیم، دیدم سیروس همه اموال باارزش و اسناد شوهرم را سرقت کرده است. او ماشین مرا هم سرقت کرده‌بود، اما وقتی تلفنی از او خواستم اموال را برگرداند فقط خودروی مرا برگرداند.»

 افشای اولین سرقت 
پس از اظهارات زن جوان، مأموران سیروس را شناسایی و بازداشت کردند. وی در بازجویی‌ها ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با شهین روبه‌رو شد به ناچار به سرقت از خانه پیرمرد پولدار اعتراف کرد و مدعی شد این سرقت را با همدستی شهین انجام داده است. متهم گفت: «یک سال قبل از حادثه با شهین آشنا شدم. او علاقه زیادی به عروس‌هلندی داشت و من هم تعدادی عروس‌هلندی برای فروش در فضای مجازی آگهی داده بودم. وقتی از من عروس‌هلندی خرید با هم آشنا شدیم. البته من همسرم دارم، اما او از شوهرش طلاق گرفته بود و همراه فرزندانش زندگی می‌کرد. آن زمان شهین پرستار خانگی پیرمرد پولدار دیگری بود. آن پیرمرد هم در خانه ویلایی بزرگی در یکی از خیابان‌های شمال تهران زندگی می‌کرد و شهین هم کار‌های خانه او را انجام می‌داد. او خیلی پولدار بود و اموال زیادی در خانه‌اش نگهداری می‌کرد. روزی شهین به من پیشنهاد داد از خانه پیرمرد سرقت کنیم و من هم وسوسه شدم و قبول کردم. ما دو نفری نقشه سرقت را طراحی کردیم و یک شب او در خانه را باز گذاشت و من نیمه‌های شب وارد خانه ویلایی شدم و طبق نقشه دست و پای شهین و پیرمرد را با طناب بستم و اموال گرانقیمت خانه را سرقت کردم. نقشه ما گرفت و فرزندان پیرمرد هم به شهین مشکوک نشدند و شکایت آن‌ها نیز به جایی نرسید و من شناسایی نشدم، چون ردپایی از خودم به جا نگذاشته بودم.» 

 دومین سرقت 
متهم ادامه داد: «اولین سرقت زیر زبان ما مزه کرد و پول خوبی گیرمان آمد، اما نمی‌توانستیم از آن خانه سرقت کنیم، چون به احتمال زیاد دست ما رو می‌شد و گرفتار می‌شدیم، به همین دلیل دنبال فرصت دیگری بودیم تا سرقت تازه‌ای را طراحی و اجرا کنیم. مدتی بعد شهین قراردادش با پیرمرد اولی تمام شد و از خانه او بیرون آمد تا اینکه به عنوان مستخدم پیرمرد پولدار دیگری شروع به کار کرد. او با پیرمرد پولدار صیغه محرمیت خواند تا اعتماد او را بیشتر جلب کند و بعد از مدتی هم با هم نقشه دومین سرقت را طراحی کردیم. قرار شد این‌بار هم نقشه را طوری طراحی کنیم که فرزندان پیرمرد پولدار مشکوک نشوند، به همین خاطر طبق نقشه من به عنوان میهمان وارد خانه آن‌ها شدم و پیرمرد را مسموم و بیهوش کردم. قرار شد وقتی پیرمرد به‌هوش آمد، شهین خودش را به بیهوشی بزند و ساعتی بعد به‌هوش بیاید تا به شوهرش بگوید من هر دوی آن‌ها را بیهوش و اموالشان را سرقت کرده‌ام تا به همدستی ما مشکوک نشوند. آن شب من اموال قیمتی مانند ظروف عتیقه، طلا و جواهر و پول، تابلوفرش‌های ابریشمی و اسناد را با خودروی شهین به خانه‌ام بردم و بعد از چند روز خودروی شهین را برگرداندم. شهین قرار بود مرد جاعلی را به من معرفی کند تا اسناد را به نام خودمان جعل کنیم و املاک پیرمرد پولدار را بفروشیم، اما فرزند پیرمرد خیلی زود از امریکا به ایران آمد و دست ما را رو کرد. قرار بود پس از این سرقت، شهین به عنوان مستخدم به سراغ پیرمرد‌های پولدار دیگری برود و سرقت‌های سریالی‌مان را ادامه دهیم.»
با اعتراف مرد جوان، بازپرس پرونده او و شهین را برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داد.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
پکیجهای ضد هجوم گاردمن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۷
0
0
اصلا بدون پکیج هوشمند ضد هجوم داخل خونه هم امنیت ندارید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار